تمامی جنبه های شخصیتی او را به صورت همگون پرورش می دهد و در مجموع به سمت تکامل انسانی میل می بخشد. بدیهی است این تکامل یافتگی هیچگاه نهایی نمی شود. اما می توان اشخاص بزرگ منشی، مانند مولی علی (ع) را به عنوان مرجع و نمونه اصلی این مسیر در نظر گرفت . هر کس نیز به اندازه پیمانه خیش از این اقیانوس بی کران بهره خواهد برد.
جنبه فرهنگی :
جنبه فرهنگی کلمه معنا را در خود زنده می کند. یعنی از دیدگاه فرهنگی، زندگی یک فرد می توان معنا و معنا گرایی آن شخص را مورد بررسی قرار دهد. تدین و دینداری اصل این مسیر می باشد زیرا تنها اعتقاد به خدانوند یکتا است که می تواند به تمامی جنبه های زندگیتان معنا ببخشد و چه بسیار زیبا می شود زمانی که همه کارهایت را برای او انجام دهی و او نیز در تک تک این مراحل، فراتر از مادری دلسوز از بنده خویش حمایت می کند.
جنبه اجتماعی :
جنبه اجتماعی کلمه قدرت را در خود دارد. این قدرت جنبه بسیار مهمی در زمینه زندگی هر فرد است. زیرا در پس خود ضعف و در پیش خود ستمگری و ظلم را برای هر فرد به همراه می آورد.
شناخت خود، اعتقاد به قدرت های خویش، شناخت نقاط منفی و مثبت شخصیتی و پرداختن به آنها از یک سو و برقراری ارتباط با دیگر اعضا یک جامعه به طور صحیح، چه در جامعه کوچک خانواده و چه در جوامع بزرگتر مانند مدرسه، محیط کار، شهر و کشور از سوی دیگر در این جنبه قرار می گیرد.
جنبه روانی :
جنبه روانی کلمه لذت را نمایان و در صورت عدم برخورد مناسب با این جنبه زندگی کلمه رنج را به همراه می آورد. بسیاری از افرادی که به ظلم و ستمگری گرایش پیدا می کنند. دلیل اصلی کار خورد را جذب لذت ها برای خود می دانند و اعتقاد دارند " در صورتی که این لذت ها را برای خود جمع نکنند به ناچار به رنج های دنیا گرفتار می شوند." در تمامی ادیان خدایی می توان به صراحت این نکته را دریافت که نیکی های دنیا بی پایان بوده و همه می توانند بی نهایت از آن برخوردار شوند .
جنبه زیستی:
جنبه زیستی کلمه بقا را مورد کنکاش قرار داده و در خلاف خود نیز مرگ را به همراه می آورد. در اینجا کلمه مرگ اتفاق بر حق تمامی انسانها نیست بلکه استفاده ناصحیح از این جنبه زندگی می باشد که به نوعی می توان همان دنیا زدگی و ترک دنیا به شمار بیاید. رسیدگی مناسب به جنبه های زیستی چه از لحاظ کار و زندگی و چه جنبه های بدنی از سهم یکسان با دیگر جنبه ها برخوردار می باشد و اهمیت آن بر همگان آشکار است .
نتیجه :
بار دیگر 4 جنبه را نام می بریم : فرهنگی – اجتماعی – روانی – زیستی
" چشم ها را باید شست، جور دیگر باید دید
واژه ها را باید شست، واژه باید خود باد، واژه باید خود باران باشد
چتر ها را باید بست، زیر باران باید رفت "
در دین اسلام که به عنوان آخرین دین الهی مطرح شده است. از ابتدا بسیار به اهمیت فعل نماز و جایگاه آن اشاره شده است. در دین های دیگر نیز نماز وجود دارد اما چرا در اسلام جزء رکوع دین و ارکان اصلی این ساختار به شمار می رود. روزی 5 مرتبه هر مسلم باید در رود جاری نماز ابتدا تن و سپس روح خود را شستشو دهد. چرا نماز جماعت را یکی از شایسته ترین رفتارهای مومن ( مسلمانی که به تکامل دست یافته است ) شمرده و به این وسعت به آن می پردازد. از طرف دیگر سوره ای مستقیم با نام جمعه وآیه صریح " يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نُودِي لِلصَّلَاةِ مِن يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَيْعَ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ " (اى كسانى كه ايمان آوردهايد چون براى نماز جمعه ندا درداده شد به سوى ذكر خدا بشتابيد و داد و ستد را واگذاريد اگر بدانيد اين براى شما بهتر است ) در متن قرآن آمده است.
در پاراگراف بالا در باره نیاز هر انسان به وجه های مختلف زندگیش اشاره شده است. اکنون با نگاهی دقیق تر می توان دریافت که وجود و جوهره نماز در خود چهار وجه نمونه زندگی هر انسان را در بر داشته و هر فرد با پرداختن صحیح به فعل نماز می تواند به 4 وجه زندگی خود نیز بپردازد و روبه کمال گام بردارد.
در مع الباقی سر فصل های این وبلاگ با تشریح بیشتری به مطالب فوق می پردازیم. به امید رضایت حق.